مهدیه خانومیمهدیه خانومی، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

!!! زنده باد کودکی

سفر دوماهه و شکفتن تو!

سلام عسل خانوم من! فرزند دلنشینم! خیلی وقته وبلاگتو ننوشتم نمیدونم از کجا شروع کنم. ماه رمضون تو خونه جدید بالاخره تموم شد و من و تو یک هفته بعد از ماه رمضون رفتیم مشهد. قرار شد دو سه هفته بمونیم و برگردیم اما سفرمون دو ماه و یک هفته طول کشید. چون شهریور عروسی داشتیم و مجبور بودیم بریم. پس ما از اول مرداد مشهد بودیم تا 18 شهریور که بابا اومد و تا هفتم مهر موندیم. البته از وقتی بابا اومد رفتیم بجنورد. روزای اولی که رسیده بودیم مشهد به هییییچ وجهی از من جدا نمیشدی. چون همیشه تنها بودی همه برات غریبه بودن و فضا و آدما ناشناخته. سه روز تمام از رو پای من بلند نشدی. بدنت باید همش در تماس با من میبود. حتی دسشویی که میرفتم ...
22 مهر 1394
1